نویسنده: منیره غلامی
آرزوی دیرینه غرب که برای رسیدن به آن از هیچ تلاشی مضایقه نمی کند، تحقق دهکده جهانی یا به عبارتی "توسعه پایدار مبتنی بر جهانی سازی" است. غرب طی 300 سال و شرق در 70 سال مبارزه برای دین زدایی در جهان، تا کنون تمام معادلات خود را نقش بر آب دید تا جایی که فروپاشی حکومت الحادی مبتنی بر مارکسیسم بلوک شرق، به صدا در آمدن زنگ خطری برای قدرتهای بلوک غرب به شمار رفت. این نخستین رویارویی فرهنگ و تمدن اسلامی با فرهنگ و تمدن غربی در عصر نوین بود.
اما درست از سال 1990 اندیشمندان کشورهای غربی سه محور؛ دیانت مبتنی بر اندیشههای انسان محور، توسعه پایدار مبتنی بر جهانی سازی با تبدیل موضوعات ساده به موضوعات جهانی و ارتباطات مبتنی بر رسانههای فراگیر را برای سلطه فرهنگی و مبارزه با تمدنهای بزرگ، جایگزین سه محور نظامی گری، فرهنگ مبتنی بر لیبرال دموکراسی و اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد کردند. در این میان محور سوم یا "رسانههای فراگیر" در نقش مهم ترین بازوان جهانی شدن موضوعات، مورد استفاده قرار گرفتند و از دهه دوم قرن 21 این موضوع علنیتر شده است. تا جایی که رسانهها به عنوان بازوی دیپلماسی عمومی سیاستمداران و نظام غرب، بر اساس این تفکر نهادینه شده که (تمدن اسلامی، بزرگترین تهدید برای تمدن غرب است) به مبارزه با اسلام و آرمانهای اسلامی پرداختند. آنها به خوبی دریافته بودند که سبک زندگی اسلامی با آموزههای غربی سازگاری ندارد و افکار عجین شده با دین، در مسیر مشخص شده فرهنگ غربی قدم برنمی دارد. چرا که در هیچ شرایطی صاحبان فرهنگ متعالی در برابر فرهنگهای دست چندمی و ضعیف، سر تعظیم فرود نمی آورند.
در این میان یکی از اصلی ترین راهکارهای غرب، برای رسیدن به اهداف شومش، فاسد کردن جامعه مسلمانان است، روشی که در ذهن آنها نقطه روشنی چون پیروزی در "نبرد آندلس" را دارد. یکی از دلایل بزرگ شکست مسلمان در این جنگ، خودباختگی فرهنگی با به عبارتی (رخت بربستن فرهنگ ملی مذهبی آنان و خودباختگی شان در برابر فرهنگ بیگانه) بود. غرب امروزه نیز اهداف خود را بر این اساس پایه ریزی کرده است و میگوید: (اگر بتوانیم جوان مسلمان را به ورطه فساد بکشانیم، بدون تردید میتوانیم این مانع بزرگ را از سر راه خود برداریم.) در این جنگ که رسانههای نوین همچون انترنت و بعضی شبکههای تلویزیونی خصوصی، جای سربازان یونیفرم پوش و موشکهای دوربرد و اسلحههای قوی را گرفته اند، از دریچه چشمان، اتاق فکر و ارزشهای مسلمانان را مورد هدف قرار داده اند و در این هدف گیری، فروپاشی خانواده به عنوان اصلی ترین هدف مورد هجوم سنگین رسانهای قرار گرفته است.
نکته قابل تأمل این است که این شبیخون فرهنگی برنامهای فرانسل کنونی را در نظر دارد و باید بدون کم و کاست به نسلهای بعدی هم سرایت کند. از این رو نقش اول تربیت و پرورش فرهنگی خانواده یعنی همسر، مادر و دختر خانواده در رأس هدف قرار دارد. ابعاد اصلی این هدف گذاری در برنامههای بعضی شبکههای تلویزیونی خصوصی افغانستان که اهداف غربیان را پیاده میکنند را میتوان این گونه برشمرد؛
الف - تبدیل خانوادههای سنتی به خانوادههای بیقید:
خانوادههای سنتی بر اساس قید و بندهایی که ریشههای دینی دارد، استوارند. از این رو به تمسخر گرفتن، تحقیر کردن و امروزی ندانستن ارزشها و قیدهای موجود در خانواده سنتی همچون رعایت پوشش مناسب مادر و خواهر در برابر برادر، قبح زدایی از روابط نامشروع در میان محارم، از بین بردن جایگاه ویژه والدین مخصوصاً خارج کردن پدر از محوریت خانواده، بیتوجهی والدین نسبت به دغدغههای فرزندان و... در نهایت از بین رفتن عشق مقدس زن و شوهر و ایجاد زمینههای خیانت زن به مرد یا بالعکس با ایجاد فضاهای ذهنی در سریالها و برنامههای تلویزیونی، بدون شک در یک فرآیند نه چندان طولانی استحکام بنیان خانوادهها را متزلزل و تخریب میکند. جوانان و فرزندان در چنین خانوادههای از هم پاشیده فرهنگی بیشترین تمایل را به انحرافات جنسی، تبدیل شدن به افرادی با ظاهر غیر همجنس، همجنس گرایی و تجاوز به محارم را پیدا میکنند.
ب - ترویج خیانت زن به شوهر:
یکی از موضوعات همیشگی برنامهها و سریالهای خارجی مخصوصاَ ترکی و هندی، نشان دادن آزاد و بیقید و بند خیانت زن به شوهر است. این روند اگر چه در ابتدا شاید از نظر بیننده دارای قبح و زشتی باشد اما کم کم با تماشا و عادت چشم به دیدن این صحنهها و شنیدن گوش از روایت این خیانتها، به طور خودکار، "قبح زدایی" صورت میگیرد و این قبح زدایی را میتوان به سایر پیامهای ضد اخلاقی سریالهای مبتذل تعمیم داد. اما در جامعه دینی یکی از مقدس ترین و زیباترین عشقها و مودتها، عشق بین زن و شوهر است که میتوان آن را مایه حیات سالم و قدرت همه جانبه جامعه اسلامی دانست، چرا که باعث عدم انحرافات در جامعه و قدرت کلی نظام اسلامی است. استحکام بنیان خانواده یکی دیگر از کارکردهای وفاداری زن و شوهر است و برنامه اصلی شبکههای اجیر و سریالهای ضد دینی با ترویج خیانت زن به شوهر در قالب پیامهای فمینیستی، خدشه وارد کردن به این مهم است و مأنوس شدن زنان در ساعات طولانی با این فلمها و سریالها اصلی ترین دلیل افزایش خیانت زن به شوهر در جامعه است، اگر چه نباید در این میان تحریک مرد به خیانت به زن را نیز فراموش کرد.
ج - از بین بردن مفهوم مقدس خانواده:
برنامههای غرب برای خانواده در دو بعد؛ 1- تزلزل و فروپاشی بنیان خانوادههای تشکیل شده 2 - جلوگیری از تشکیل بنیان مقدسی به نام خانواده، طراحی شده است. در این میان تشکیل خانواده چون سلول زندان به تصویر کشیده میشود! ترویج همخانگی به جای ازدواجهای رسمی، ترویج ازدواجهای سفید با از بین بردن قبح ارتباط دختر و پسر، حتی تا مرز باردار شدن، از پیامهای فرهنگی است که با از بین رفتن قید و بندهای خانواده، متزلزل شدن بنیان خانواده و عدم آشنایی با عشق واقعی بین زن و شوهر، به راحتی امکان پذیر میشود. در این صورت است که میبینیم درصدی از مجردهای جامعه را کسانی تشکیل میدهند که به جای همسر، "همخانه " و به جای خانواده، "خانه سفید" دارند و این عدم مسئولیت زن و مرد نسبت به شخصی که عنوان همسری یا شوهری را در روابط، با "دوست و همخوابه" جایگزین کرده اند، تنوع طلبی و بیغیرتی را از مرزهای شخصی و خانوادگی به مرزهای اجتماعی میرساند.
د - کم رنگ و بیارزش کردن مفهوم غیرت:
ناموس از مفاهیم و ارزشهای نظام اخلاقی در جامعه اسلامی است. محافظت و مراقبت از ناموس در ابعاد مختلف احکام الهی، شریعت، آبرو، نیکنامی، عصمت و شرف، حفظ عفت (خواهر یا مادر یا همسر) مرد که وظیفه حفظ حرمت آنها بر عهده اوست، افتخار و وظیفه مرد مسلمان است. غیرت بجا را میتوان یکی از موانع مهم انحراف در خانواده دانست. دیدن برنامهها و سریالهای ضد ارزشی و ضد اخلاقی به حد زیادی میتواند این غیرت را به بیتوجهی، بیمسئولیتی و عدم حساسیت نسبت به برخی از رفتارهای انحرافی زنان و فرزندان خانواده تبدیل کند. در این شرایط، راهکار مرد برای نادیده گرفتن و در جریان انحرافات قرار نگرفتن اعضای خانواده، کم کردن "حساسیتها" است.
این گونه است که مرد کم کم حساسیت خود را نسبت به پوشش نامناسب یا حتی تحریک کننده همسر و دخترانش از دست میدهد، در قبال نگاههای تیز و هوسران و لذت جویی دیگران بر محارم خود با این ضربه کاری! که من هم به زنان چشم میدوزم و از زنان آنها لذت میبرم! خویشتنداری عجیب و خارج از عرفی نشان میدهد. بنا بر تعبیری این مردان که غیرت خود را در برابر فرهنگ غرب باخته اند، نه تنها دیگر محافظان عفت و ناموس نیستند بلکه نقش سربازان دشمن در زمین خودی را بازی میکنند و بیآنکه بدانند آب در آسیاب دشمن میریزند.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/2363